عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

اکتشافات جغرافیایی-۳

با سلام به تمامی‌ دوستان و همراهان ، امروز قسمت سوم ( آخر ) از سفرهای اکتشافی کاپیتان کوک را برای شما میگذارم ، کاپیتان کوک یکی‌ از بزرگترین مکتشفین بریتانیا‌ای است که تا مرز قاره جنوبگان پیشروی کرد و نام خود را در تاریخ مکتشفین به یادگار نهاد ، دوستان عزیز اگر مطلبی یا مقاله‌ای در مورد باستانشناسی و یا جغرافیا دارند میتوانند به ایمیل من ارسال کنند تا با نام خودشان در وب قرار دهم . در ضمن تمامی‌ نظرات در وب پاسخ داده میشود . 

 

marjani.meraj@gmail.com

 

 

 

 

 

 

 

 اکتشافات جغرافیایی-۳ 

 

 

در دوازدھم ژوئیه ١٧٧۶ کوک برای بار سوم راھی دریا شد . این بار یکی از ملوانان کارکشته بندرگاه ویتنی کوک را ھمراھی می کرد و علاوه برای کشتی رزولوشن کشتی ٢٩۵ تنی دیسکاوری ( کشف ) نیز به فرماندھی چارلز کلرک به کاروان پیوست . وی که ستوان یکم نیروی دریایی بود در اکتشافات پیشین شرکت داشت و از تجربه کافی برخوردار بود . در میان خدمه کشتی دیسکاوری جوان ١٩ ساله ای وجود داشت که " جورج ونکوور نام داشت . ناوگان کوک نخست بسوی سرزمینھای باختری آمریکای شمالی ، رھسپار گردید . با وجودی که آن سال انگلستان و کشورھای متحده آمریکا با ھم در جنگ بودند ، نیروی آمریکا به دلیل اھمیت علمی اکتشافات جغرافیایی مزاحمتی برای ناوگان کوک فراھم نیاورد و آنان را در عملیات و تحقیقات علمی آزاد گذارد . از آنجائیکه که طولانی شدن سفر کشتیھا را به مرور فرسوده ساخته بود ، یک بار در ٢۶ ژانویه ١٧٧٧ در خلیج ادونچر و بار دوم در دوازدھم فوریه در تنگه کوئین شارلوت لنگر انداختند و به تعمیر کشتیھا پرداختند . 

 در پایان آوریل به جزایر فرندلی رسیدند و سه ماه عاری از کار و حادثه را در آن جا پشت سر گذاردند و خود را با مسابقات بوکس و رقص سرگرم کردند و در ١١ اوت در جزیره تاھیتی پا بر خشکی گذاردند . به دستور کوک گله ھای گوسفند و بز و خوک بین بومیان تقسیم گردید و به آنان تربیت اسب و سوارکاری آموزش داده شد و علیرغم میل خود در مراسم قربانی یکی از مردان بومی شرکت کرد .  

 

 

 

در یکی از دیدارھای کوک از جزیره تائیتی ، از وی دعوت می شود تا در مراسم قربانی یکی از مردان جزیره شرکت کند . این نقاشی که به وسیله جان ویبر تھیه شده ، کوک را که در گوشه ای ایستاده نشان می دھد . در جلوی او دو پسر بچه خوکی را پوست کنده و روی آتشکباب می کنند . در گوشه دیگر دو نفر دیگر به طبلھای بلندی که در جلویشان قرار دارد می کوبند و در برابر کاھنانی که به زمین نشسته اند ، مرد قربانی در حالی که به چوبه مرگ بسته شده ، دیده می شود . در وسط گورکن ھا مشغول کندن قبر ھستند و در پشت آنھا جمجمه انسانھایی که قبلا قربانی شده اند به چشم می خورد . کوک ھر جا که می رفت از او دعوت می شد در مراسم محلی شرکت جوید . شرح بسیاری از این مراسمھا در سفرنامه وی دیده می شود و برخی از آنان به وسیله ھنرمندان نقاشی شده در این تابلو مراسم رقص بومیان را نشان می دھد . گروه اکتشافی پس از ۵ ھفته که طی انھا کشتیھا تعمیر شدند به راه افتاد . 

 در سپیده دم ھجدھم ژانویه دو جزیره نسبتا بزرگ در افق نمایان شد که تا ان زمان پای ھیچ اروپائی به آن نرسیده بود . کوک جزایر مزبور را " سندویچ " نامید که بعدھا به مجمع الجزایر " ھاوایی " شھرت پیدا کرد . نخست در یکی از جزایر مزبور که " کئوآی " نام داشت به شناسایی پرداختند و از شباھت بومیان آن با تاھیتیان و ھمانندی زبان آنان سخت در شگفت شدند و راز ارتباط آنان از میان پھنایی این چنین عظیم ،معمایی پیشرویشان مطرح کرد که تا به امروز ھمچنان حل نشده باقی مانده است .  

کوک و یارانش روز بعد در محل مناسبی لنگر انداختند و با صدھا بومی که در مقابلشان پیشانی بر خاک نھاده بودند ، روبه رو شدند و ھمانند خدا مورد پرستش قرار گرفتند . بومیان جزیره مردمی مھربان ، فعال ، کاردان ، شناگر و دریانورد بودند و تمام میوه ھای منطقه پلی نزی را می شناختند و از سبزیجات به خوبی استفاده می کردند و خوک و ماکیان پرورش می دادند . خانه آنان با مصالح مقاوم ساخته شده بود و از حصیر به عنوان کفپوش استفاده می کردند . بومیان ھاوایی رویھمرفته زیبا بودند و خود را با خالکوبی می آراستند و از شکم به بالا برھنه بودند . زنانشان زیبا بودند و در مقایسه با زنان تاھیتی نسبت به بیگانگان محجوب تر و متواضع تر بودند . مرد و زن حلقه ھایی از گل و یا پر پرندگان به دور گردن و گیسوان خود می آویختند و از صدفھای دریایی ، دستبند و گردنبندھای زیبا می ساختند و در فن قایقرانی و دریا نوردی از مھارت کافی برخوردار بودند . سلاح آنان نیزه و خنجر و فلاخن تشکیل می داد و از فراز سکوئی سنگی به نیایش خدا می ایستادند . بعد از سفرھای متعدد دیگری به پیشنھاد و توافق ھمگان دوباره به جزایر ھاوایی بازگشتند . کوک و گروھی از یارانشقدم بر خاک ھاوایی نھادند . برای چند ھفته ھمه چیز به خوبی و خوشی گذشت ، اما اوضاع به تدریج عوض می شد و کوک را به فکر فرو می برد . ناچار در ۴ فوریه جزیره را ترک کردند و یک ھفته بعد دوباره به ھاوایی برگشتند تا دکل کشتی فرماندھی را که بر اثر طوفان آسیب دیده بود ، تعمیر کنند . این بار با خوش آمد نه چندان گرم سلطان و بومیان روبه رو شدند . ھمان طوری که کوک پیش بینی کرده بود ، روابط به دلایل نامعلومی روز به روز تیره تر می شد و رو به سردی می گرایید . ... 

 

 

 

 

 در سیزدھم فوریه به کشتی دستبرد زده شد و بامداد روز بعد کوک به ھمراه ده تن ملوان به ساحل رفت و در حال عصبانیت به قدم زدن و مشورت پرداخت ، بر آن شده که سلطان را گروگان گرفته و به کشتی ببرند سلطان در آغاز اعتراضی نکرد ولی یارانش رای او را زدند و به مقاومت در برابر کوک تشویقش نمودند . در این موقع گروه کثیری از بومیان حمله کنان به لنگر گاه نزدیک شدند ، نخست زدو خورد مختصری در گرفت و کدخدای جزیره بر اثر تیراندازی کشته شد ، بومیان خشمگین شروع به پرتاب سنگ کردند ، یاران کوک دست به اسلحه بردند و با سرنیزه به آنان حمله کردند . جنگ شدت گرفت و ناویان به دستور کوک به سوی بومیان آتش گشودند و عده ای از آنان راکشتند ، بومیان ھجوم آوردند و چھار تن از ناویان کوک را به قتل رساندند و عده ای را زخمی کردند ، توپخانه کشتی با مشاھده این وضعیت شروع به غریدن کرد و بومیان را به طور موقت عقب راند . کوک به قصد آتش بس رو به کشتیھا ، پشت به بومیان کرد ، ناگھان تعادل خود را از دست داد و به زمین در غلطید . یکی از بومیان از موقعیت استفاده کرد و با چماق ضربه ای به گردن کوک وارد کرد و به دنبال ان بومیان با خنجر و نیزه به او حمله ور شدند . ملوانانی که جان سالم به در برده بودند به قایقھا پناه بردند و کوک که تنھا مانده بود به دھکده بومیان برده شد . چند روز بعد چارلز کلرک که در غیاب کوک فرماندھی را بر عھده گرفته بود خبر ناخوشایندی را دریافت داشت و معلوم شد که "کوک " به سرنوشت " ماژلان " دچار شده است . کلرک برای بازگشت به انگلستان نومیدانه در دریا به این سو آن سو می رفت و تلاش می کرد تا شاید گذرگاه شمال باختری را پیدا کند ، سرگردانی ملوانان را به شدت تحت شرایط روحی بد قرار داده بود ، ناگزیر دو تن از یاران کوک به نامھای گور و جیمز کینگ به این وضع پایان دادند و ھدایت کشتیھا را بر عھده گرفتند و سرانجام در ۴ اوت ١٧٨٠ در حالی که ھفت از ناویان به وسیله بیماری ، سه نفر بر اثر تصادم و ۵ نفر از جمله کوک در پی زد و خورد با بومیان ھاوایی کشته شدند به انگلستان بازگشتند . 

 

"پایان"

 

Write by : Meraj Marjani  " برگرفته از کتاب اکتشافات جغرافیایی (پویش های گیتاشناسی)  نوشته:جان گیلبرت" 

 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید



"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید"



اکتشافات جغرافیایی  ( اقیانوس آرام )_۱


اکتشافات جغرافیایی  ( اقیانوس آرام )_۲





 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد