عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

سفر دریایی خطرناک ستون سنگی & رامسس دوم

امروز در مورد دو مطلب صحبت می‌کنیم ، مطلب اول در مورد انتقال ستون سنگی‌ هرمی شکل کلوپاترا به انگلستان و مطلب دوم در مورد فرعون سلسله‌ نوزدهم رامسس دوم که یکی‌ از قدرتمند‌ترین فراعنه مصر باستان است صحبت می‌کنیم ، به گفت منابع تاریخی‌ خروج بنی اسرائیل در زمان این پادشاه صورت گرفته است . دوستانی که علاقه ماند به همکاری میباشند و یا نظری در مورد مطالب دارند میتوانند در قسمت نظرات مطرح کنند .


معراج مرجانی
marjani.meraj@gmail.com
www.medjai.blogsky.com



معبد لاکسور



سفر دریایی خطرناک ستون سنگی


 ستونهای هرمی شکل سنگی در مصر در اصل برای ستایش خدایان خورشید برافراشته شده اند که از زمان رومی ها به عنوان نشانه های فتح و نیروهای اسرارامیز شناخته شده است . ستونهای گرانیتی به وزن 150 تن در مقابل با اشخاصی که برای جابجایی انها کوشش می کردند مبارزه می کردند ، چنان که سر جیمز الکساندر در 1877 این موضوع را دریافت . ستون سنگی که توجه مرد انگلیسی را به خود جلب کرده بود ، سوزن کلوپاترا نام داشت و بلندی ان 68 فوت بود . نیم قرن پیش این ستون توسط محمد علی ، حکمران مصر به انگلستان هدیه شده بود .




 کوشش هایی به عمل امده برای بردن این هدیه به اسکندریه با مشکلاتی مواجه شد . آوردن ان به انگلستان نیز مسئله غرور امیزی برای الکساندر میهن پرست بود. راه حل مشکل این بود که ستون سنگی را داخل یک استوانه اهنی ضد اب قرار دهند و ان را بر روی چرخهای چوبی عظیمی به دریا بیافکندند . برای اولین بار در دریا استوانه ای به صفحات اهنی ، سکان ، عرشه اهنی و کابین مجهز شده بود این وسیله عجیب به وسیله یک کشتی بخار به نام " الگا" در 21 سپتامبر 1877 در دریا کشیده می شد . مسافرت از نوع دلخراش ان بود . طوفان باعث شد که ناخدا بطور موقت کشتی اسیب دیده را رها کند . بعد از اینکه کشتی تعمیر و اماده حرکت شد ، بنای تاریخی در 21 ژانویه 1877 وارد رودخانه تایمز شد و در کنار رودخانه برپا داشته شد . ستون سنگی تا به امروز در انجا قرار دارد و هنوز از خدایان خورشید مصریان باستان در زیر اسمان بارانی لندن استمداد می کند .


Write By: meraj marjani برگرفته از کتاب مکانهای اسرار امیز 




رامسس دوم 


جانشین ستی اول فرعونی بود بنام رامسس دوم که مدت 67 سال سلطنت کرد و در این مدت اغلب بر ضد اقوام اسیایی که زحمت مصریان را فراهم می کردند ،جنگیده و با پادشاه هاطی عهد نامه دوستی منعقد ساخت و بموجب این عهد نامه تسلط مصر در فلسطین و شمال سوریه برسمیت شناخته شد و دختر پادشاه هاطی به عقد رامسس دوم در آمد و این عهد نامه در آن زمان جنبه بین المللی داشته و بمنزله قرار داد عدم تجاوز بشمار رفته است .
 از رامسس دوم ابنیه متعددی به یادگار مانده است ، از انجمله مقبره وی در شهر طب و معبدی در شهر لوکسور و معبد دیگر در کارناک با 134 ستون سنگی و همچنین در ابوسمبل میان آبشار اول و دوم رود نیل معبد بزرگی بنا نمود و چهار مجسمه از خود را هر کدام به ارتفاع 67 فوت ( 22 متر و نیم ) به یاد گار گذارده است و بطوریکه از کتیبه های مصری و تطبیق ان با مطالب " تورات " معلوم میگردد خروج بنی اسرائیل از مصر تحت رهبری حضرت موسی در سده سیزدهم ق.م در سلطنت رامسس دوم صورت گرفته است و پس از درگذشت رامسس دوم پسر وی موسوم به " مر نپتاح " در کهولت بسلطنت رسید و با اقوام لیبی و ساکنان کناره شرقی دریای مدیترانه که در مصب رود نیل رخنه کرده بودند جنگید و پیروز گردید و اصلاحات پدر را تکمیل نمود و یک ستون سنگی بیادگار نهاد و فتوحات وی بر روی این ستون نگاشته شده و مجسمه خود و هیکل آمون خدای خود را نصب کرد و در پشت سر این مجسمه مجسمه الهه مات " همسر آمون و همچنین مجسمه خونسو " خدای ماه " ( پسر آمون و مات ) قرار گرفته است . با درگذشت این فرعون سلسله نوزدهم فراعنه مصر پایان یافته است .



Write By :Meraj Marjani ( بر گرفته از کتاب افسانه های دینی مصر باستان اثر دکتر موسی جوان )

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *





ارتباط خدایان مصر باستان با آسمان و آنوبیس ( خداوند شغال )


امروز دو مطلب را تقدیم خوانندگان می‌کنم ، مطلب اول در مورد ارتباط خدایان مصر با اجرام آسمانی و مطلب دوم در مورد انوبیس خداوند شغال است که امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار گیرد . در ضمن میتوانید نظرات خود را در مورد این پست و مطالب دیگر را در قسمت نظرات  مطرح نمایید .

"جشن بزرگ مشروطیت مبارک باد "

معراج مرجانی

meraj marjani




چشم رع

ارتباط خدایان مصر باستان با آسمان 



روحانیون مصری در تعبیر از خدایان خود ، نظام ستارگان را در نظر می گرفتند و این خدایان را به اسمان منتسب می ساختند و از انها چهار نفر عالیجناب تر از همه به شمار میر فتند و مرکز روحانیت و پرستش انان هر کدام در یکی از چهار شهر بزرگ مصر باستان قرار داشت . یک _ هرموپولیس ( Hermopolis) دو _ هلیو پولیس سوم _ ممفیس ( Memphis) چهارم _ بازیریس ( Busires) . هر یک از خدایان معبد خود را دارا بودند . روحانیون در هر معبد خلقت و افرینش جهان را به یکی از چهار خداوند منتسب می دانستند و این چهار خداوند یکی نات Nut . دوم رع Re . سوم پتاح Ptah . چهارم اوزیریس Osiris می باشد . 
بعضی از روحانیون معتقد بودند که خدایان مصر از دهان دمورک و یا از صدای وی به وجود امده اند و حتی بعضی از انان معتقد بودند که انسان همراه جانداران دیگر از خشت خامی که از گِل رود نیل ساخته شده پدید امده اند . مصریان مانند همه اقوام و ملل عهد قدیم معتقد بودند که افرینش هر چیز با مداخله یکی از خدایان انجام گرفته است و در هر چیز نفوذ یک موجود فوق طبیعی ضرورت داشته است و بر اثر این عقاید تعداد خدایانی که در سرزمین رود نیل پرستیده می شدند از حد شمار بیرون بود و از مقبره " تاتموس سوم " صورت ریزی از خدایان بدست امده و در ان تعداد این خدایان به 740 عدد رسیده است و نام و نشان اکثر انان معلوم و روشن شد است و بعضی از این خدایان معبد مخصوص داشتند و در افسانه شناسی مصر باستان موقعیت برجسته یافته اند و باید توضیح داد مهم تر از همه انها خدایانی است که در شهر هلیوپولیس گرد امده بودند و هر کدام در جرگه ستارگان اسمان قرار داشتند و پرستیده می شدند و از این خدایان پادشاه مصر بنام فرعون یک خداوند واقعی بشمار میرفت .


رع در شمایل هورس " رع هرخت "



 خدای خدایان " رع " Re خدای خورشید در مصر باستان نامهای متعدد داشته و از این نامها تعابیر متعدد به عمل می اید . خورشید در شکل قرص درخشنده بنام " اتن " نامیده شده و وقتی از پشت کوه نمایان می گشت و طلوع می نمود و یا غروب می کرد بنامهای " خپری " و " رع " یا " اتوم " موسوم می شد . این خورشید گاهی در هیکل "هورس" ( خدای اسمان ) نمود می کرد ( نشان داده می شد ) و در این هیکل نام وی با الفاظ رع توام می گشت و در همه سرزمین مصر بنام " رع هرخت " شناخته می شد . این خداوند همه روزه هنگام بامداد از الهه اسمان متولد می شد . گاهی خورشید بشکل شاهین پر و بال گشاده ای بود که در فضای بیکران پرواز می کرد و یا مانند چشم راست یک پرنده بزرگ اندامی در اسمان جلوه گر می شد . ماه در نوبت خود بنامای متعدد از قبیل آه و تات و خونس و گاهی بنام پسر نات موسوم می گشت و گاهی به شکل حیوان تنومند با سر یک سگ یا لک لک نمایان میشد و گاهی بمنزله چشم چپ یک شاهین پرنده اسمانی جلوه می نمود و خورشید بمنزله چشم راست بود .

نوشته meraj marjani برگرفته از کتاب افسانه های دینی مصر باستان نوشته : دکتر موسی جوان





آنوبیس ( خداوند شغال )


 آنوبیس نام یونانی و آنپو نام مصری است . این خداوند در یونان با هرمس تطبیق می شد و روح مرده در دادگاه واپسین بوسیله وی راهنمایی می گشت . جاده و راه آخرت را انوبیس برای این روح هموار و مفتوح میساخت و تصویر وی بشکل یک شغال و یا در هیکل مردی است که سر وی به شکل سر یک شغال و یا سر یک سگ نمایانده شده باشد . شهری که آنوبیس در آن پرستیده میشد "سینو پولیس" نامیده می شد .


 آنوبیس از قدیم الایام در مراسم کفن و دفن مردگان حاضر می شد و ادعیه و سرود در این مراسم خطاب به وی خوانده می شد . آنوبیس را در کتیبه ها پسر چهارم ( رع ) خدای خورشید شمرده اند اما سپس جزء خانواده اوزیریس قرار گرفت و از این خانواده به شمار رفته است در افسانه مصریان هست که مادر آنوبیس معروف به نفتیس از اوزیریس فرزندی به دنیا آورد که بعدها به آنوبیس موسوم گشت . اما آنوبیس را مادر وی نفتیس سر راه گذارد و ترک نمود و ایزیس وی را بفرزندی پذیرفت و پرورش داد بی آنکه بی وفایی شوهر خود اوزیریس را در نظر گرفته باشد . آنوبیس وقتی به سن رشد رسید و بزرگ شد در فتوحات پدر شرکت نمود و پس از کشته شدن اوزیریس در دفن و کفن وی با ایزیس یاری کرد و برای اینکه جسد اوزیریس فاسد نگردد جسد را برای نخستین بار مومیایی کرد و بدین جهت بنام خدای مومیایی اموات موسوم است و روح آدمیزاد را تا گورستان مشایعت می کند و در عزای وی شرکت می نماید . آنوبیس در جهان برزخ دست روح مرده را در دست خود میگیرد و به دادگاه واپسین راهنمایی می کند و به خدایان معرفی می کند و پس از این معرفی مراسم وزن کردن قلب روح مرده انجام می شد اگر قلب مرده سبک تر بود به جهان بهشت راه می یافت ولی اگر سنگین تر بود توسط تمساح سر مورد حمله قرار می گرفت و از بین می رفت .


 نوشته : meraj marjani بر گرفته از کتاب افسانه ای دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *