عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

نفرین فرعون_۳

با سلام خدمت شما دوستان عزیز امیدوارم که همیشه موفق باشید امروز قسمت سوم ( اخر ) نفرین فرعون را به پایان می برم در قسمت اول و دوم به زندگی فرعون اخناتون و توت عنخ آمون اشاره کوتاهی کردیم امروز به ادامه این مباحث می پردازیم در ضمن دوستان نظر فراموش نشود. و دوستانی که از مطالب برداشت می کنند نام گرداورنده ، منابع و وب ما را نیز فراموش نکنند. با تشکر


 

 

 

نفرین فرعون_۳


دیوار را با احتیاط کامل برداشتند و به درون رفتند . انجا اتاقی بود انباشته از انواع وسایل گرانبها و لوازم زندگی که همه به روزگار باستان تعلق داشت . هاوارد درباره ان کشف بزرگ نوشته است : " از سه هزار سال پیش ، پای هیچ ادمیزادی به ان دخمه نرسیده بود و در ان لحظه ما در حال گشودن دفتری دیگر از تاریخ تمدن بشر بودیم ."

اما ، بر خلاف انچه هاوارد می پنداشت ، پیش از انها کسانی به درون دخمه راه یافته بودند ! زیرا ، هیچ نظم و ترتیبی در قرار گرفتن اشیاء نبود . ظاهرا اتاق و چیزهایی که به طرزی درهم و بر هم به هر سو افتاده بود ، نشان می داد که افرادی وارد اتاق شده و هر چه را یافته بودند ، با شتاب جمع آوری کرده و با خود برده بودند . جعبه های خالی ... کوزه های شکسته ... لباسهای پاره... ارابه های طلایی واژگون شده ...و ... همه ، نشان از یک دستبرد شتاب آلود داشت . با این حال ، بسیاری از اشیاء با ارزش هنوز بر جای مانده بود.

در ادامه عملیات ، گروه اکتشاف به دو اتاق رسید . هر اتاق انباشته از لوازم و چیزهای متعلق به هزاران سال قبل بود و ... همه اشفته و بی نظم ! به نظر میرسید دزدها در همه حال یک قدم جلوتر از گروه اکتشاف هستند .

هاوارد در دفتر یادداشت روزانه خود نوشت : " این دزدیها ، بی تردید هزاران سال پیش اتفاق افتاده است . بی شک در مصر باستان گروههایی از دزدان بوده اند که کار انها دستبرد زدن به مقبره ثروتمندان بلافاصله پس از دفن بوده است . زیرا انها فقط طلا و جواهرات به سرقت برده اند و از ترس اینکه مبادا نگهبانان سر برسند ، با شتاب مقبره را ترک کرده اند."

اما ، اگر این دخمه ها ، مقبره و یا مقبره هایی بودند ، پس چرا هیچ جنازه ای در انها نبود ؟

 

  

 

هاوارد کارتر در حال بررسی

 

بررسی دخمه ها به دقت و مرحله به مرحله انجام شد . در گوشه ای از اتاق سوم ، قسمتی از دیوار با خشت و ساروج مسدود شده بود . وقتی این قسمت را نیز گشودند ، هاوارد با شور و هیجان بسیار دریافت که در این مرحله ، دزد ها نتوانستند جلو تر از انها عمل کنند . هاوارد قدم به اتاقی نهاد که به راستی از سه هزار سال پیش تا ان لحظه کسی وارد ان نشده بود .

دیوار های این اتاق از نقاشی  دیواری و نوشته هایی به خط زیبای هیروگلیف پوشیده بود . دو مجسمه نیزه به دست ، در دو طرف مدخل اتاق چنان قرار گرفته بودند که انگار نگهبانهایی برای حفاظت از ان اتاق بودند. درست در کنار مجسمه ها ، قایقی از طلا همراه با هفت پاروی طلایی بود و رو به روی انها پرده ای طلایی روی چیزی که در نگاه اول معلوم نبود چیست قرار داشت . هاوارد باید چنان پرده را با احتیاط بر می داشت که نه به خود ان اسیبی وارد می امد و نه به انچه که در زیر ان بود . این کار مدتی وقت گرفت .

 

  

 

 عصا سر کج و خر من کوب در دستان فرعون توت عنخ آمون  به " نشانه سلطنت الهی "

 

سر انجام ، وقتی که پرده کنار رفت ، راز بخش دیگری از تاریخ کشف شد . چشمان حیرت زده هاوارد صحنه ای را دید ، که از 35 قرن قبل از ان ، نگاه هیچ انسان دیگری بر ان نیفتاده بود : در میان تابوت بزرگی از ابنوس ، جسد مومیایی شده فرعون " توت عنخ آمون " ، در خواب ابدی و در حالی که یک عصا سر کج و یک خر من کوب " نشانه سلطنت الهی " در دست داشت که بر روی جسد یک ماسک طلایی قرار داشت .

در تهیه این ماسک زرین ، چنان هنر و دقتی به کار رفته بود که انسان گمان می کرد با فرعون رو در رو شده است . وقتی هاوارد ماسک طلایی را برداشت چهره مومیایی شده فرعون را دید ، در تاریخ باستانشناسی رویدادی هیجان انگیز از رویارویی دو انسان به فاصله 3500 سال به وقوع پیوست .

نکته بسیار مهم این کشف در ان بود که تا ان زمان ، جنازه مومیایی شده هیچ فرعون دیگری از دره سلاطین (valley of the kings) یافت نشده بود .

انتشار این خبر مهم در سال 1923 میلادی که : مقبره توت عنخ آمون در حفاریهای دره ای در نزدیکی منطقه الاقصر کشف شده است ، دنیا را به هیجان اورد . هیچ اکتشاف تاریخی دیگری همچون این کشف بزرگ مورد توجه رسانه های گروهی جهان قرار نگرفته و چنین شور و هیجانی به پا نکرده بود . در صدر همه خبرها و تفسیر ها این جمله دیده می شد : " خواب 3500 ساله فرعون اشفته شد ."

درست در استانه این پیروزی بزرگ بود که لرد کارناروون ، دوست و همراه هاوارد در گذشت ! با مرگ ناگهانی او عده ای به کنایه گفتند که گرفتار خشم و نفرین فرعون شده است . دیری نگذشت که یکی دیگر از اعضای گروه به شکلی مرموز در گذشت ! از همه شگفت اورتر این بود که یک دانشمند زیست شناس ، درست در همان لحظه که مشغول عکسبرداری از اجزای بدن فرعون با اشعه ایکس بود ، سکته کرد و درگذشت ! . پزشکان می گفتند که این مرگها همه تصادفی هستند . برخی نیز معتقد بودند که هوای داخل مقبره ها الوده به میکروبی ناشناخته و خطرناک بوده که موجب چنین مرگهای مرموزی شده است .

اما ، آزمایشها علمی ثابت کرد که هیچ میکروبی در ان هوا نیست و یکی از دلایل مصون ماندن جسد فرعون از فساد و تباهی نیز همین امر بوده است . به هر حال ، مطبوعات به هیچ وجه حاضر نبودند از این موضوع دست بردارند .

ماجرا زمانی شگفت انگیز تر شد که که تقریبا طی هفت سال پس از کشف جنازه فرعون ، همه اعضای گروه بیست نفره اکتشاف یکی پس از دیگری و هر یک به شکل مرموزی مردند و تنها هاوارد باقی ماند که او نیز نمی توانست هیچ دلیل قانع کننده ای از ان مرگهای پی در پی ارائه دهد !  

آیا به راستی نفرین فرعون بود که چنین دامنگیر گروه اکتشاف شده بود ؟ آیا میکروب یا ویروسی مرگبار ، اما مجهول بود که ان افراد را آلوده کرده و باعث مرگشان شده بود ؟

هنوز کسی نتوانسته است دلیلی قانع کننده برای ان بیان کند . اما این مهم است که سرانجام هاوارد کارتر به کمک دانش و پشتکار خود موفق شد پاسخی شایسته به تاریخ نویسان بدهد و معمای فرعون توت عنخ آمون را برای همیشه حل کند . ( پایان )


Write By : Meraj Marjani  (بر گرفته از کتاب کاوش در گذشته تالیف هوشنگ فتحی)


لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید



"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید" 


نفرین فرعون-۱


نفرین فرعون-۲



نفرین فرعون-۲

با سلام به تمامی‌ همراهان ، در قسمت اول نفرین فرعون به اصلاحات دینی فرعون اخناتن اشاره کردیم در قسمت دوم به زندگی‌ فرعون جوان می‌پردازیم ، زندگی‌ فرعون توت انخ امون در هاله ای از ابهام وجود دارد ، به دلیل اینکه علت مرگ فرعون جوان هنوز با قاطعیت مشخص نشده و در مرحله فرضیه قرار دارد ، دوستان اگر نظری در مورد وب و یا مطلب دارند میتوانند نظرات خود را ارسال کنند تا به نظرات شما پاسخ داده شود .

 

 معراج مرجانی

 

 

 

نفرین فرعون-۲

 

 

 

 توت عنخ آمون ، مانند همه بچه ها شیفته بازی و تفریح بود و شکار و تیر اندازی و قایقرانی بر رود نیل را به امور حکومت و حل کردن مشکلات سلطنت ترجیح می داد . ضعف فرعون کوچک در کشور داری ، سبب قدرت یافتن درباریان و از جمله سردار سپاه او " هورم هب " شد . به این ترتیب ، هنوز مدتی از زمامداری " توت عنخ آمون " نگذشته بود هورم هب با همدستی چند نفر از درباریان نقشه قتل فرعون جوان را کشید تا خود به سلطنت مصر برسد .  

مصریان باستان معتقد بودند که پس از مرگ ، تا زمانی که جسم آنها سالم باشد ، روحشان نیز زنده خواهد ماند . به همین جهت مردگانشان را مومیایی می کردند تا جنازه پوسیده نشود و روح زنده بماند . مومیایی کردن مرده ها ، به خصوص در مورد فرعونهایی که می مُردند ، با دقت کامل انجام می شد و به دست مومیاگر های با تجربه و ماهر صورت می پذیرفت . از طرفی ، هوای خشک و سوزان و بدون هر گونه آلودگی و میکروب داخل مقبره ها ، کمک بسیار موثری بود در جلوگیری از فساد و نابودی جسدهای مومیایی شده و سالم ماندن آنها . طبق باورهای مصریان باستان ، مردگان در دنیای دیگر ، زندگی را به نوع دیگر آغاز می کردند و بنابراین ، نیازمند خانه هایی محکم بودند تا در آینده از باد و باران و طغیان رود نیل ویران نشود . همچنین ، برای زندگی در دنیای پس از مرگ نیز باید به قدر کافی وسایل زندگی می داشتند . به همین جهت هر فرعونی که می مرد ، بخشی عظمی از ثروتش را همراه جسد مومیای شده اش دفن می کردند . در این میان ، فراعنه که در زمان حیات خود زندگی باشکوهی داشتند ، مقبره خود را در دل صخره ها حفر می کردند ، یا به صورت هرم های بزرگی می ساختند . و در اتاق ای درون هرم انواع جواهرات ، لباسهای فاخر ، ظرفهای زرین ، کوزه های شراب و غذا ، اسلحه ، تخت پادشاهی ، ارابه های جنگی ، و حتی قایق مخصوص با هفت پاروی طلایی برای عبورد از رودها و دریاهای آن جهان قرار می دادند تا آسایش و رفاه این جهان را در ان جهان نیز داشته باشند .  

 

  

 

ناپلئون بناپارت

 

امروزه بیشتر اطلاعات ما درباره تمدن مصر باستان ، به دلیل کاوشهایی است که باستانشناسها در مقبره های قدیمی و اهرام مصر و دره سلاطین انجام داده اند . آنها از روی آثار بدست آمده از این مقبره ها و مطالعه آنچه به خط هیروگلیف بر ستونهای قصرها و معبد ها و دیوار مقبره ها نوشته شده است ، توانسته اند به راز و رمز تمدن درخشان مصر باستان پی ببرند . هیروگلیف خط تصویری مصریان قدیم بود . آنها منظور خود را با ترسیم شکل انسان و حیوان و نباتات و دیگر چیزها بیان می کردند . باستانشناسها تا مدتها قادر نبودند از خط هیروگلیف سر در بیاورند . اما در سال 1799 توسط یکی از سربازان ارتش ناپلئون ( امپراطور فرانسه ) قطعه سنگی در دهانه رود نیل ، واقع در حوالی روستای " روزتا " به دست آمد . بر این قطعه سنگ ، در سه ستون به سه زبان یک مطلب واحد حکاکی شده بود . یکی به به خط معمولی مصریان باستان ، دیگری به خط یونانی و سومی به خط هیروگلیف ( تصویری ) .  

 

 

 سنگ روزتا که توسط یکی‌ از سربازان ناپلئون کشف شد

 

 تاریخ نگارش این سه متن ، سال 195 قبل از میلاد بود . در سال 1819 ، یعنی بیست سال پس از پیدا شدن " قطعه سنگ روزتا " ، سرانجام کوششهای یک باستانشناس فرانسوی به نام " شمپلیون " به نتیجه رسید و او با مقایسه کردن الفبای سه خط ، موفق شد رمز خط هیروگلیف را کشف کند و مطالب نوشته ده بر روی سنگ روزتا را که در ستایش فرعون مصر بود ، بخواند . از آن پس ، همه سنگ نبشته ها و پاپیروسهای مصر باستان ترجمه شد و پرده از روی تاریخ مصر باستان بر افتاد . اما ، باز هم هیچ نشانه ای از فرعون " توت عنخ آمون " به دست نیامد و اثر او در میان آثار بدست آ مده از اهرام یافت نشد . باستانشناسها گمان می کردند که مقبره فرعون " توت عنخ آمون " را نیز همانند دیگر مقبره ها و مکانهای تاریخی مصر ، دزدان یافته و غارت کرده اند و به همین دلیل است که اثری از این فرعون به دست نمی آید . اما هاوارد کارتر ، باستانشناس انگلیسی اعتقادی جزء این داشت . او معتقد بود که مقبره فرعون توت عنخ آمون ، پس از گذشت قرنها و هزاره ها ، چنان در زیر لایه های شن و ماسه مدفون شده است که دست هیچ انسانی بدان نمی رسد . لرد کارناروون که یک لرد ثروتمند انگلیسی و علاقه مند به آثار باستانی و از جمله دوستان هاوارد کارتر بود نیز همین فکر را داشت . این دو در سال 1914 شروع به اجرای یک سلسله عملیات شناسایی و باستانشناسی در دره سلاطین ( مصر ) کردند . در این دره ، پیش از ان 26 مقبره از فرعونهای مصر کشف شده بود و دیگر کسی گمان نمی کرد مکانی کشف نشده باقی مانده باشد . گذشته از باستانشناسها ، دزدان آثار باستانی هم وجب به وجب این دره را طی سالها زیر و رو کرده بودند . آیا فرعون توت عنخ آمون یک افسانه بود ، آیا اصولا در سلسله فرعونهای مصر چنین فرعونی وجود داشته است ؟ مگر نه آنکه به گفته تاریخ و تاریخ نویسان ، جنازه مومیایی شده این فرعون هم طی مراسمی باشکوه در یکی از مقبره های دره سلاطین قرار داده شده بود ؟ در این صورت ، این مقبره کجا بود ؟ در کاوشهای قبل از هاوارد کارتر ، یک جعبه عاج و یک کاسه فلزی یافت شده بود که به هر دوی آنها نام فرعون " توت عنخ آمون نقش بسته بود . 

 شش فصل از یک کاوش سازمان یافته و همه جانبه گذشت ، بی آنکه مقبره یا حتی نشانی از آن بدست آید . گروه اکتشاف دچار خستگی و نامیدی شدیدی شده بود . اگر وضع به همین منوال می گذشت ، شاید گروه ناچار می شد برای همیشه این فکر را کنار بگذارد و از ادامه کار دست بردارد . در مرحله ای از اکتشاف ، زمانی که کارگران در عمق 6 متری مشغول کار بودند و با احتیاط تمام لایه لایه خاک را بر می داشتند ، با دیوار آجر چینی شده روبه رو شدند . این کشف گروه را هیجان زده کرد. آیا این همان مدخل مقبره گمشده فرعون نبود که با آجر و ساروج مسدود شده بود ؟ 

 ( قسمت دوم ) ادامه دارد ...

 

  Write By : Meraj Marjani" بر گرفته از کتاب کاوش در گذشته تالیف هوشنگ فتحی " 

 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید


"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید"


نفرین فرعون-۱


نفرین فرعون-۳