عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

ارتباط خدایان مصر باستان با آسمان و آنوبیس ( خداوند شغال )


امروز دو مطلب را تقدیم خوانندگان می‌کنم ، مطلب اول در مورد ارتباط خدایان مصر با اجرام آسمانی و مطلب دوم در مورد انوبیس خداوند شغال است که امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار گیرد . در ضمن میتوانید نظرات خود را در مورد این پست و مطالب دیگر را در قسمت نظرات  مطرح نمایید .

"جشن بزرگ مشروطیت مبارک باد "

معراج مرجانی

meraj marjani




چشم رع

ارتباط خدایان مصر باستان با آسمان 



روحانیون مصری در تعبیر از خدایان خود ، نظام ستارگان را در نظر می گرفتند و این خدایان را به اسمان منتسب می ساختند و از انها چهار نفر عالیجناب تر از همه به شمار میر فتند و مرکز روحانیت و پرستش انان هر کدام در یکی از چهار شهر بزرگ مصر باستان قرار داشت . یک _ هرموپولیس ( Hermopolis) دو _ هلیو پولیس سوم _ ممفیس ( Memphis) چهارم _ بازیریس ( Busires) . هر یک از خدایان معبد خود را دارا بودند . روحانیون در هر معبد خلقت و افرینش جهان را به یکی از چهار خداوند منتسب می دانستند و این چهار خداوند یکی نات Nut . دوم رع Re . سوم پتاح Ptah . چهارم اوزیریس Osiris می باشد . 
بعضی از روحانیون معتقد بودند که خدایان مصر از دهان دمورک و یا از صدای وی به وجود امده اند و حتی بعضی از انان معتقد بودند که انسان همراه جانداران دیگر از خشت خامی که از گِل رود نیل ساخته شده پدید امده اند . مصریان مانند همه اقوام و ملل عهد قدیم معتقد بودند که افرینش هر چیز با مداخله یکی از خدایان انجام گرفته است و در هر چیز نفوذ یک موجود فوق طبیعی ضرورت داشته است و بر اثر این عقاید تعداد خدایانی که در سرزمین رود نیل پرستیده می شدند از حد شمار بیرون بود و از مقبره " تاتموس سوم " صورت ریزی از خدایان بدست امده و در ان تعداد این خدایان به 740 عدد رسیده است و نام و نشان اکثر انان معلوم و روشن شد است و بعضی از این خدایان معبد مخصوص داشتند و در افسانه شناسی مصر باستان موقعیت برجسته یافته اند و باید توضیح داد مهم تر از همه انها خدایانی است که در شهر هلیوپولیس گرد امده بودند و هر کدام در جرگه ستارگان اسمان قرار داشتند و پرستیده می شدند و از این خدایان پادشاه مصر بنام فرعون یک خداوند واقعی بشمار میرفت .


رع در شمایل هورس " رع هرخت "



 خدای خدایان " رع " Re خدای خورشید در مصر باستان نامهای متعدد داشته و از این نامها تعابیر متعدد به عمل می اید . خورشید در شکل قرص درخشنده بنام " اتن " نامیده شده و وقتی از پشت کوه نمایان می گشت و طلوع می نمود و یا غروب می کرد بنامهای " خپری " و " رع " یا " اتوم " موسوم می شد . این خورشید گاهی در هیکل "هورس" ( خدای اسمان ) نمود می کرد ( نشان داده می شد ) و در این هیکل نام وی با الفاظ رع توام می گشت و در همه سرزمین مصر بنام " رع هرخت " شناخته می شد . این خداوند همه روزه هنگام بامداد از الهه اسمان متولد می شد . گاهی خورشید بشکل شاهین پر و بال گشاده ای بود که در فضای بیکران پرواز می کرد و یا مانند چشم راست یک پرنده بزرگ اندامی در اسمان جلوه گر می شد . ماه در نوبت خود بنامای متعدد از قبیل آه و تات و خونس و گاهی بنام پسر نات موسوم می گشت و گاهی به شکل حیوان تنومند با سر یک سگ یا لک لک نمایان میشد و گاهی بمنزله چشم چپ یک شاهین پرنده اسمانی جلوه می نمود و خورشید بمنزله چشم راست بود .

نوشته meraj marjani برگرفته از کتاب افسانه های دینی مصر باستان نوشته : دکتر موسی جوان





آنوبیس ( خداوند شغال )


 آنوبیس نام یونانی و آنپو نام مصری است . این خداوند در یونان با هرمس تطبیق می شد و روح مرده در دادگاه واپسین بوسیله وی راهنمایی می گشت . جاده و راه آخرت را انوبیس برای این روح هموار و مفتوح میساخت و تصویر وی بشکل یک شغال و یا در هیکل مردی است که سر وی به شکل سر یک شغال و یا سر یک سگ نمایانده شده باشد . شهری که آنوبیس در آن پرستیده میشد "سینو پولیس" نامیده می شد .


 آنوبیس از قدیم الایام در مراسم کفن و دفن مردگان حاضر می شد و ادعیه و سرود در این مراسم خطاب به وی خوانده می شد . آنوبیس را در کتیبه ها پسر چهارم ( رع ) خدای خورشید شمرده اند اما سپس جزء خانواده اوزیریس قرار گرفت و از این خانواده به شمار رفته است در افسانه مصریان هست که مادر آنوبیس معروف به نفتیس از اوزیریس فرزندی به دنیا آورد که بعدها به آنوبیس موسوم گشت . اما آنوبیس را مادر وی نفتیس سر راه گذارد و ترک نمود و ایزیس وی را بفرزندی پذیرفت و پرورش داد بی آنکه بی وفایی شوهر خود اوزیریس را در نظر گرفته باشد . آنوبیس وقتی به سن رشد رسید و بزرگ شد در فتوحات پدر شرکت نمود و پس از کشته شدن اوزیریس در دفن و کفن وی با ایزیس یاری کرد و برای اینکه جسد اوزیریس فاسد نگردد جسد را برای نخستین بار مومیایی کرد و بدین جهت بنام خدای مومیایی اموات موسوم است و روح آدمیزاد را تا گورستان مشایعت می کند و در عزای وی شرکت می نماید . آنوبیس در جهان برزخ دست روح مرده را در دست خود میگیرد و به دادگاه واپسین راهنمایی می کند و به خدایان معرفی می کند و پس از این معرفی مراسم وزن کردن قلب روح مرده انجام می شد اگر قلب مرده سبک تر بود به جهان بهشت راه می یافت ولی اگر سنگین تر بود توسط تمساح سر مورد حمله قرار می گرفت و از بین می رفت .


 نوشته : meraj marjani بر گرفته از کتاب افسانه ای دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *





خادمین خداوند

امروز روز جهانی‌ کارگر است که این روز را به تمامی‌ کارگران زحمت کش این مرز بوم تبریک عرض می‌کنم ، امروز در مورد کاهنان و وظایف آنها در مصر باستان برای شما مطلبی آماده کردیم که امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد ، دوستان میتوانند نظرات خود را در این مورد و نوشته‌های پیشین در قسمت نظرات مطرح کنند .
meraj marjani
معراج مرجانی
marjani.meraj@gmail.com





خادمین خداوند



 بعضی از اشراف مثل کاهنان به فرعون خدمت می کردند و عنوان " مستخدم خداوند " یا خادم خداوند را داشتند . انها علاوه بر اداره معابد شهر مناصبی دولتی مثل معمار و منجم نیز داشتند . در ابتدا ، معابد بزرگ در ممفیس مانند معبد پتاح _ خدای شهر که پس از پایتخت شدن ممفیس در سلطنت قدیم خدای همگان شد _ تعداد کمی کارکنان دائمی و تعدادی کارکنان موقتی داشتند .


 کارکنان دائمی شامل یک کاهن بزرگ و چند کاهن دیگر بود . برای تمامی کسانی که در معابد انجام وظیفه می کردند ، پاکیزگی مذهبی لازم بود . بر اساس گفته هردوت " کاهنان در حین انجام وظایفشان یک روز در میان تمام بدنشان را می تراشیدند تا در برابر هر پلیدی احتیاط کنند . کاهنان معابد آیین مذهبی مهم را به نیابت از فرعون که در واقع تنها کسی بود که می توانست مستقیما با خدایان در ارتباط باشد برقرار کند ، انجام می دادند . این آئین شامل شستن مجسمه پتاح ، تعویض لباسهایش و آوردن غذا برای او بود . آدلف ارمن ، مصر شناس ، می گوید : کسی که احترام الهی به او گذاشته می شد _ چه آمون بود یا ایزیس ، پتاح یا فرعون متوفی _ همیشه سرخاب تازه بر گونه اش مالیده می شد و لباس های جدید بر مجسمه اش پوشانده می شد و محراب مقدس که مجسمه در ان نگه داشته می شد همیشه پاکیزه و پر عطر بود . بیش تر غذاهایی که به عنوان هدیه برای خداوند برده می شد ، از زمین هایی که فرعون به معبد داده بود ، به دست می آمد ، معبد بدین ترتیب می توانست پتاح را ستایش کند .
 


پتاح

علاوه بر محصولاتی که از این زمین به پتاح می رسید ، فرعون نیز قسمتی از درآمد ، غلات ، شراب ، عسل ، را که از مالیات ها و زمین های سلطنتی اش جمع آوری شده بود تقدیم می کرد . برای احترام به پتاح ، کاهنان به طور دوره ای جشن های مذهبی ، به خصوص جشن هایی برای وقایع مهم موجود در افسانه های الهی ، تدارک می دیدند . کاهنان زن در رقص و نواختن الات موسیقی شرکت می کردند . نانوایان ، شراب سازان ، قصابان و آشپزانی که برای معبد کار می کردند صبح و شب برای تهیه غذا زحمت می کشیدند و هنرمندان و صنعتگران معبد هدایایی برای خداوند می ساختند . تمام این هدایا " به خاطر ، سعادت و سلامت " فرعون تقدیم می شدند . بعد از مراسم ، مردمی که در جشن شرکت کرده بودند می توانستند در صرف غذا تقدیمی شرکت کنند . در یکی از برنامه های جشن مجسمه پتاح را در قایقی مقدس می گذاشتند و به محرابی خارج از معبد می بردند . این کار به مردم امکان می داد تا پتاح را عبادت کنند . مردم معتقد بودند خدا با نوسان کشتی در جهت خاص به سئوالات انها پاسخ می دهد.


 write by : meraj marjani بر گرفته از کتاب فراعنه مصر 
 *لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *

* خروج بنی اسرائیل تحت رهبری حضرت موسی از مصر*

مطلب امروز در مورد خروج قوم بنی اسرائیل از مصر است ، بنی اسرائیل به معنی‌ فرزندان اسرائیل یا یعقوب پیامبر می‌باشد که بر اثر فشارها و سختیهایی که در زمان فرعون به آنها وارد میشد از مصر مهاجرت کردند و به سرزمین کنعان رفتند .
معراج مرجانی
meraj marjani


* خروج بنی اسرائیل تحت رهبری حضرت موسی از مصر*  



کتیبه ها و سنگ نوشته های متعدد از مصر قدیم مربوط به سده یازدهم و دوازدهم ق.م از اقوام " اپیرو " که تلفظ ان به " هِبرو " شباهت دارد بحث می کرده اند . قدیمی ترین این کتیبه ها دو عدد سنگ نوشته راجب به مردم اپیرو در شهر " تِب " از مقبره ای بدست امده است .



 آمنحوتپ دوم ،فرعون مصر در کتیبه خود از اسیران جنگی سخن گفته و در جزء این اسیران 127 نفر از شاهزادگان کشور " رتینو " که در میان سوریه و فلسطین واقع بود و از 3600 نفر از مردم اپیرو یا " عبری " نام برده است . دو کتیبه در کاغذ پاپیروس از رامسس دوم فرعون مصر بدست امده و در ان دستور داده شده که حبوبات میان مردم اپیرو تقسیم شود و این مردم برای حمل سنگ در ساختمان یک ستون سنگی بکار گمارده شده بودند . "
 به احتمال خیلی زیاد خروج قوم بنی اسرائیل در این زمان صورت پذیرفته است " دو کتیبه روی کاغذ پاپیروس از رامسس سوم بدست امده و در این کتیبه ها قید شده که دو هزار کارگر برسم هدیه به معبد رَع ( خدای خورشید ) تخصیص یافته است و در میان این عده از مردم اپیرو یاد شده است . کتیبه دیگر از " وادی حمامات " در مصر علیا از رامسس چهارم بدست امده و در ان 8000 نفر مردم اپیرو ذکر شده است و از این کتیبه ها واضع می شود که در ان زمان مهاجران از خارج مصر بر این سرزمین وارد می شدند 


رامسس دوم

بنابراین از روی این کتیبه ها و نظایر انها می توانیم تاریخ خروج قوم یهود را از مصر معلوم داریم و میتوان گفت فرزندان بنی اسرائیل برای مرتبه اول در شهر " تانیس " و در زمان " ستی اول " فرعون مصر که از 1303 تا 1290 ق.م سلطنت کرده به کار گمارده شده اند و این عده در سلطنت رامسس دوم (از 1290 تا 1224 ) افزایش یافته و حضرت موسی در این زمان متولد شده و سپس بشرحی که در تورات فصل دوم و سوم کتاب خروج نقل شده به مصر امده و قوم خود را در سلطنت رامسس دوم از مصر خارج کرده است . لفظ موسی در زبان مصریان بمعنی " متولد " است و این واژه اخر تاتموس نام پادشاه مصر وارد شده است بمعنی زاده " تات " خداوند مصریست . " واژه موسی در زبان عبری به معنای " از آب گرفته شده " است"
 نوشته : meraj marjani بر گرفته از کتاب افسانه ای دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی جوان نظر فراموش نشود...

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *

شجره قوم بنی‌اسرائیل